امجد
امجد. [ اَ ج َ ] ( ع ص ) بزرگوار و جوانمرد و باشرف. ( ناظم الاطباء ). بزرگوار. ( فرهنگ فارسی معین ). بزرگ. ( مؤید الفضلاء ). || ( ن تف ) بزرگتر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ج، اماجد. ( ناظم الاطباء ).
(اَ جَ ) [ ع. ] (ص تف. ) بزرگوارتر.
۱. بزرگوارتر.
۲. جوانمردتر.
بزرگوارتر، جوانمردتر، اماجد جمع
( صفت ) بزرگوارتر.
اسم: امجد (پسر) (عربی) (تلفظ: amjad) (فارسی: اَمجد) (انگلیسی: amjad)
معنی: بزرگوارتر، با شرف تر، ( اَعلام ) بزرگتر، بزرگوار
بزرگوار