اختیال

لغت نامه دهخدا

اختیال. [ اِ ] ( ع مص ) گردن کشی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). تکبر کردن. ( مؤید الفضلاء ). کبر. خُیلاء. بزرگ منشی. بزرگی کردن. تبختر. || خرامیدن. فیریدن. || خیال نمودن. ( مؤید الفضلاء ). خیال کردن. ( غیاث ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) تکبر کردن . ۲ - خیال کردن . ۳ - (اِمص . ) گردنکشی ، تبختر.

فرهنگ عمید

۱. تکبر کردن، گردنکشی و بزرگ منشی کردن.
۲. خرامیدن و با جاه و جلال راه رفتن.
۳. خیال کردن.

فرهنگ فارسی

تکبرکردن، خرامیدن ورفتن باجاه وجلال، گردنکشی وبزرگ منشی کردن ، خیال کردن
۱ - ( مصدر ) تکبر کردن بزرگی کردن گردنکشی کردن . ۲ - خیال کردن خیال نمودن . ۳ - خرامیدن . ۴ - ( اسم ) گردنکشی تبخیر .

ویکی واژه

تکبر کردن.
خیال کردن.
گردنکشی، تبخ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب فال نخود فال نخود فال زندگی فال زندگی