سارونه

لغت نامه دهخدا

سارونه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) درخت و تاک انگور را گویند.( برهان ). رز بود یعنی تاک. ( فرهنگ اوبهی ). رزانگور باشد. ( جهانگیری ) ( شعوری ). درخت انگور باشد. ( رشیدی ). رز انگور است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
سرشک از مژه همچو دُر ریخته
چو خوشه ز سارونه آویخته.رودکی ( از جهانگیری ).ظاهراً در بیت چنین باشد: «ز سازو بیاویخته » و سازو ریسمان است که از لیف خرما بافند. ( از رشیدی و انجمن آرا و آنندراج ). این کلمه سازو است و به تصحیف سارونه شده است. ( یادداشت به خط مؤلف ).

فرهنگ معین

(نَ ) (اِ. ) درخت انگور.

فرهنگ اسم ها

اسم: سارونه (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: sārune) (فارسی: سارونه) (انگلیسی: sarune)
معنی: درخت انگور، رَز، تاک

ویکی واژه

درخت انگور.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال اوراکل فال اوراکل فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال درخت فال درخت