اَردَم

لغت نامه دهخدا

( آردم ) آردم. [ دَ ] ( اِ ) آذریون. آذرگون.
اردم. [ اَ دَ ] ( اِ ) کار و هنر خوب. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). هنر و پیشه. صناعت. || آذریون. ( تحفه حکیم مؤمن ) ( اختیارات بدیعی ). و آن نوعی است از اقحوان. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). گل آذرگون. ( شمس اللغات ).
اردم. [ اَ دَ ] ( اِ ) نام سوره های بزرگ است از کتاب زند و پازند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) :
دانم که چو اندیشه کنی خوب شناسی
پازند ز بسم اﷲ و الحمد ز اردم.سیف اسفرنگ.
اردم. [ اَ دَ ] ( ع ص ، اِ ) کشتیبان ماهر. ج ، اَردَمون. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

هریک از سوره های بزرگ کتاب زند: دانم که چو اندیشه کنی خوب شناسی / پازند ز بسم اللّه و الحمد ز اردم (سیف اسفرنگ: لغت نامه: اردم ).

فرهنگ فارسی

( آردم ) ۱- ( صفت ) آذرگون آتشفام آتش رنگ . ۲ - ( اسم ) نوعی از شقایق ۳- بخور مریم ۴ - گل نگونساز ۱ - آفتاب گردان ( منظور قدما بیشتر همین گل بوده . )
آذریون آذرگون
پیشه وهنر، کارخوب ، هریک ازسوره های بزرگ کتاب زند
کشتیبان ماهر

فرهنگ اسم ها

اسم: اردم (پسر) (فارسی) (تلفظ: ardam) (فارسی: اَردَم) (انگلیسی: ardam)
معنی: کار و هنر خوب، هنر و پیشه، نام سوره هایی بزرگ از کتاب زند و پازند، کشتیبان ماهر، نام سوره های بزرگ کتاب زند و پازند

ویکی واژه

اَردَم (جمع اَردَم‌ها)
نام سوره ای بزرگ است از کتاب زند و پازند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم