امیر امراء

لغت نامه دهخدا

امیر امراء. [ اَ رِ اُ م َ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) امیرالامراء: از وصیف ترکی امیر امراء درخواست کرد و ضمان نامه داد که قم را مساحت کند. ( تاریخ قم ). رجوع به امیرالامراء شود.

جمله سازی با امیر امراء

يكى از امراء از وزير خود راجع به اين آيه (29 سوره رحمان )كل يوم هو فى شان: خداوند در هر روزى داراى شانى است سوال كرد، وزير اظهار بى اطلاعى نمود، و از اين كه نتوانسته پاسخسوال را بدهد، اندوهگين و محزون به خانه آمد.
آرى همينطوريكه نصب و عزل وزراء و امراء و سائر صاحبمنصبان مملكت بدست شهريارميباشد، و شاه مملكت ميتواند در يكدقيقه وزيريرامعزول و ديگريرا بمقام نصب كند: پروردگار جهان نيز نسبت ببندگان خود سلطنتكامل و حكومت تمامى دارد، نظم و تربيت جهان، هستى و فناء موجودات، هرگونه موفقيت وخوشبختى و مقام، در تحت اختيار و قدرت آفريدگار جهان مى باشد.
كنفدراسيون رند دگارانی ءُ بوسعيدی در برخی اسناد و سير و تواريخ به نامهای أزد مکران، الموحدين لدين الحق، اصحاب الموحدين،شيوخ و امراء مکران، دگارانيا و بليديا، عمريون جز آنها خوانده شده اند.
اول فرمانى كه به دست غازان، در همان روز جلوس صادر شد، فرمانى بود داير بروجوب قبول مذهب اسلام براى مغول، و اجراى آداب دينى و رعايت جانب عدالت و منع امراء واكابر از ظلم به زيردستان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مفتوح یعنی چه؟
مفتوح یعنی چه؟
چیست یعنی چه؟
چیست یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز