پیمان داشتن

لغت نامه دهخدا

پیمان داشتن. [ پ َ / پ ِ ت َ ] ( مص مرکب ) عهد داشتن:
عمری است که با عشق تو پیمان دارم
خون دل و غم بسینه مهمان دارم
چون کوه بسودای تو در وادی غم
آتش بجگر آب بدامان دارم.علی میرزابیک درمنی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) عهد داشتن: عمریست که با عشق تو پیمان دارم خون دل و غم بسینه مهمان دارم. ( علی میرزا بیک درمنی )

جمله سازی با پیمان داشتن

در شب ۲۲ ژوئن یک روز پس از مرگ نوبوناگا در حادثه معبد هوننو هیده‌یوشی توانست قاصد آکچی میتسوهیده را دستگیر کند. میتسوهیده با ارسال پیکی سعی داشت با خاندان موری که در حال جنگ با تویوتومی هیده‌یوشی بود هم پیمان شود ولی پیک توسط سربازان هیده‌یوشی دستگیر شد و این نقشه لو رفت. هیده‌یوشی تصمیم گرفت هر چه زودتر برای مجازات و مقابله با آکچی میتسوهیده به این محاصره خاتمه بدهد. وی با مخفی نگه داشتن این خبر مرگ نوبوناگا از خاندان موری توانست با شرط هاراکیری شیمیزو مونه‌هارو ارباب قلعه تاکاماتسو با خاندان موری صلح کند.
پس از شکست در جنگ جهانی اول و انعقاد پیمان ورسای در سال ۱۹۱۹، آلمان متعهد شد تمامی ناوگان او-بوت‌های خود را به بریتانیا تحویل بدهد و او-بوت‌های درحال ساخت خود را از بین ببرد. این کشور همچنین از داشتن هر گونه زیردریایی در آینده محروم شد. پس از اجرای این پیمان‌نامه، او-بوت‌های موجود آلمان میان بریتانیا، ایالات متحده، فرانسه، ایتالیا و ژاپن تقسیم شد.