غضائر

لغت نامه دهخدا

غضائر. [ غ َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ غَضارة. ( اقرب الموارد ). رجوع به غضارة شود.

جمله سازی با غضائر

گفته‌اند که غضائری مذهب شیعه داشت و ابیاتی که از غضائری نقل کرده و دلیل تشیع او قرار داده‌اند این است :
با در نظرداشت تاریخ گذشتهٔ غزنی، این ولایت درسابق از حیث تاریخی و علمی، به یک مرکز عرفان و ادب در بین ولایات شهرت داشت. صدها عارف، شاعر و نویسنده‌ای همچون سنایی غزنوی، حسن غزنوی، مسعود سعد سلمان، فرخی سیستانی، فردوسی طوسی، عنصری بلخی، عسجدی مروزی، منشوری سمرقندی، کسایی مروزی، غضائری رازی، ابوریحان بیرونی و… از بلاد مختلف، در دوران سلطان محمود غزنوی در این ولایت گرد آمده بودند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت