فیلون

لغت نامه دهخدا

فیلون. [ لُن ْ ] ( اِخ ) در قرن دوم میلادی میزیست. از مردم فنیقیه بود و چون تألیفات خود را به زبان یونانی نوشت به یونانی معروف گشت. کتاب او در تاریخ فنیقیه است و به نام یکی از حکمای قدیم فنیقیه سان خود خونیاتن نام دارد. از کتاب او قسمتهایی باقی مانده است که مربوط به خلقت و اساطیر است و راوسویوس از وی اقتباس کرده، و از همان قسمتها معلوم است که به ارباب انواع یونانی عقیده داشته است. ( از ایران باستان پیرنیا ص 87 ).

فرهنگ فارسی

یهودی یا فیلون اسکندرانی از اهل بیبلوس که در قرن دوم میلادی میزیست. او اصلا فینیقی بود ولی چون بعدها یونانی شد تالیفات خود را به زبان یونانی نوشت. کتاب او راجع بتاریخ فینیقیه است و باسم یکی از حکمائ قدیم فینیقیه سان خونیاتن نام دارد. منابع این کتاب بومی است و در زمان آدریان امپراتور روم ( اوایل قرن دوم میلادی ) جمع آوری شده. از کتاب او فقط قسمتهایی بما رسیده. توضیح آنکه او سوپوس جاهایی را که راجع بخلقت عالم و اساطیر است از او اقتباس و درتالیفات خود ذکر کرده. از این قسمتها معلوم است که فیلون طرفدار ( اوهمر ) یونانی بود وراجع بارباب و انواع یونانی عقیده داشت که آنها در ابتدا مخلوقی بوده اند مانند انسان ولی بواسطه کارهای محبرالعقولشان پس از مرگ بمقام الوهیت ارتقا یافته اند. وی تنها کسی است از یهودیان که خواست محتویات تورات را با فلسفه یونان وفق دهد. همچنین تثلیث را که عیسویان بنیان اصول عقاید خود قرار داده بودند بیان نمود و شاید هم که فلوطین از تحقیقات او متوجه اقانیم سه گانه شده باشد. ( ایران باستا ۸۶: ۱ سیر حکمت ۹۶: ۱. ).
( اسم ) نارون

جمله سازی با فیلون

در اواخر دوران باستان، نویسندگانی مانند فیلون بیبلوسی تلاش کردند چارچوب سلسله‌ای داستان‌های هیتی و هزیودی را بر اساطیر کنعانی تحمیل کنند، اما این تلاش‌ها اجباری است و با آنچه به نظر می‌رسد اکثر کنعانی‌ها واقعاً به آن معتقد بودند، تناقض دارد. به نظر می‌رسد اکثر کنعانیان ال و بعل را همزمان حاکم می‌دانستند.
اخلاق به‌شکل نظام‌مند و جدای از باور دینی، در ادبیات آخرالزمان یا یهودی-هلنیستی به اندازه کتاب مقدس کمتر یافت می‌شود. با این حال، فلسفه یونان بر نویسندگان اسکندریه مانند نویسندگان کتاب چهارم مکابیان، کتاب حکمت و فیلون تأثیر زیادی گذاشت.