سلام کردن یکی از ابتداییترین و مهمترین روشهای برقراری ارتباط میان انسانها است. این عمل نه تنها نشاندهنده احترام و محبت به دیگران است، بلکه به عنوان یک علامت از روابط اجتماعی مطلوب نیز به شمار میرود. در فرهنگهای مختلف، شکل و شیوههای آن ممکن است متفاوت باشد، اما اصل آن همیشه برقراری ارتباط و ابراز دوستی و محبت است. سلام کردن میتواند به شکلهای مختلفی از جمله یک لبخند، یک دست دادن، یا حتی یک کلمه ساده صورت گیرد. این عمل به ما کمک میکند تا احساس نزدیکی و همبستگی بیشتری با دیگران داشته باشیم. علاوه بر این، سلام کردن تأثیر مثبتی بر روحیه افراد دارد و میتواند فضای گفتگو را دوستانهتر و صمیمانهتر کند. به همین دلیل، ایجاد عادت به سلام کردن و احترام به دیگران، میتواند به بهبود روابط اجتماعی و افزایش حس همدلی در جامعه کمک شایانی کند. از این رو، توجه به این عمل ساده اما ارزشمند، میتواند در زندگی روزمره ما نقش بسزایی ایفا کند.
سلام کردن
لغت نامه دهخدا
شنیدم همه هرچه دادی پیام
وز آن نامداران که کردی سلام.فردوسی.سلام کن ز من ای باد مر خراسان را
مر اهل فضل و خرد را نه عام و نادان را.ناصرخسرو.گر بر تو سلام خوش کند روزی
دشنام شمار مرسلامش را.ناصرخسرو.دمنه برفت و بر شیر سلام کرد. ( کلیله و دمنه ).
بر شما کرد او سلام و دادخواست
وز شما چاره و ره ارشاد خواست.مولوی.کرد خدمت مر عمر را و سلام
گفت پیغمبر سلام آنگه کلام.مولوی.اگر توبرشکنی دوستان سلام کنند
که جور قاعده باشد که بر غلام کنند.سعدی.گرت سلام کند دانه می نهد صیاد
ورت نماز برد کیسه میبرد طرار.سعدی. || تسلیم. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) ( منتهی الارب ).
- بر کسی به امیری سلام کردن؛ او را بپادشاهی قبول کردن یا شناختن: برادر ما... را... بر تخت نشاندند و بر وی به امیری سلام کردند. ( تاریخ بیهقی ).
- سلام کردن قپان یا ترازو؛ آنگه که کالارا در کفه ترازو و یا قپان قرار دهند یک طرف از قپان یا ترازو سلام کند و بسوی پائین آید.
فرهنگ فارسی
جملاتی از کلمه سلام کردن
پس ز ترسایان فزون از صدهزار ملت اسلام کردند آشکار