O كلمه ((اله )) درباره هر معبودى بكار مى رود، خواه حقّ و يا باطل، (اءفرايت مَن اتّخذ الهه هواه )(684) ولى كلمه ((اللّه )) نام ذات مقدّس الهى است. معبودانِ غير از خدا، از آفريدن مگسى عاجزند؛ (لن يخلقوا ذباباً)(685) و آنان كه به پرستش غير خدا مى پردازند، از بلنداى توحيد به دره هاى خوفناك سقوط مى كنند. (ومن يشرك باللّه فكانّما خرّ من السماء فتخطفه الطّير)(686)
حـنـفـاء لله غـيـر مـشـركـين به و من يشرك بالله فكانما خر من السماء فتخطفه الطير اءوتهوى به الريح فى مكان سحيق(31)
(و من يشرك باللّه فكانما خر من السماء فتخطفه الطير) - يعنى مرغ شكارى آن رابه سرعت بگيرد. در اين جمله مشرك را در شرك ورزيدن و سقوطش از درجات انسانيت، بههاويه ضلالت و شكار شيطان شدنش را، تشبيه كرد به كسى كه دارد از آسمان سقوطمى كند و عقاب لاشخور او را به سرعت بگيرد.