واگرد

فرهنگستان زبان و ادب

{undo} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از گزینه های نوار گزینه که باعث خنثی شدنِ آخرین فرمانِ اجراشده می شود

ویکی واژه

یکی از گزینه‏های نوار گزینه که باعث خنثی شدنِ آخرین فرمانِ اجراشده می‏شود.

جمله سازی با واگرد

واگرد به گرد خویش مانند حباب تا واگردی ز خویش و دریا گردی
نیست حاجت به گفت و گوی و نبرد هم بدان راه کامدی واگرد
کین سبو پر زر به دست او دهید چونک واگردد سوی دجله‌ش برید
دگر ره گفت رسواگردی ای زن صبوری کن دمی گر مردی ای زن
گر بر دل جمع زحمتی هست زمن هرچند که جا خوش است تا واگردم