آبیاری کردن

فرهنگ فارسی

( آبیاری کردن ) ( مصدر ) آب دادن باغ و مزرعه مشروب کردن آب پاشی کردن.

ویکی واژه

آبیاری‌کردن
(کشاورزی): هدایت کردن و توزیع آب به پای بوته‌ها یا درختان به منظور کِشت و زرع. دهقان پای کوه...، کرت‌ها را آبیاری می‌کرد. صادق هدایت

جمله سازی با آبیاری کردن

آبدان یعنی جایی که آب فراوان دارد. چنین اسمی برای این منطقه چندان هم بی مسمی نیست زیرا آبدان دره‌ای به نام درة جاشک دارد که سیلاب‌ها و حوضه آبریز دو رشته کوه که باهم دوازده کیلومتر فاصله دارند، به سوی این دره جاری می‌شود و پس از آبیاری کردن زمین‌های کشاورزی که در دو طرف جاده بوشهر کنگان در شمال آبدان قرار دارد، به خور بردستان و سپس به خلیج زیبای فارس می‌ریزد.
آبیاری کردن این مناطق باعث شد تا میزان آب جاری رودخانه هلمند به میزان قابل توجهی از ریختن به دریاچه هامون کاهش یابد و همین امر موجب خشکسالی در مناطق هامون و وارد شدن آسیب جدی به محیط زیست در دریاچه هامون گردید، بخش اعظم این آسیب در سال ۱۹۹۹ باعث شد یکی از تالاب‌های مهم بین‌المللی، که زیستگاه پرندگان آبزی بود خشک شود.